سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ترنم باران

دیروز معاون مجتمع  زنگ زد گفت فور ا اسم تمام بچه ها رو تا سایت قران ثبت نام کن

 گفتم چرا  دانش آموزان ما که حافظ قران نیستند گفت که آقایون گفتند که باید حتما اینکار

 امروز انجام بشه وگرنه از چشم من وتو می بینند

حالا جالبه بدونید چرا ؟     چون جناب آقای وزیر قرار  شده که تشریف بیارند استان ما

وچون آمار استان ما تو سایت  قرآن پایین بوده همه مدارس رو اجبار کردند که اینکار رو انجام بدهند

من هم زنگ زدم به کارشناس مربوطه و صدای اعتراضم بلند شد که چرا اخه چرا تظاهر

ایشون هم خودشون ناراحت شده بودند  و به قول خودشون مامور بودند  ومعذور و

از ته دل راضی به این کار نبودند

واقعا به چه قیمتی به چه قیمتی باید به دروغ  وادار بشیم

مگه خودمون به بچه ها نمی گیم دروغ بده دروغ اخه

راستی تو اونپست پایین تولد همسرمه

در ضمن  یه وب جدید دارم البته جدید نیست قدیمیه 4 سالشه دوباره راه انداختمش

فکر کنم اونجا بشه کلبه همیشگیم

دوست دارم اونجا ببینمتون وحضورتون رو حس کنم

http://taranom54.blogfa.com/

البته تو لینک همین وبم هم هستش با نام قطره بارانم  ولی حالا اسمش شده صدای آرامش

 

 


نوشته شده در دوشنبه 90/11/10ساعت 10:41 عصر توسط همیشه بارانی نظرات ( ) |

 

 

باز کن  پنجره ها را که نسیم

روز میلاد اقاقی ها را

جشن میگیرد


و بهار

روی هر شاخه کنار هر برگ

شمع روشن کرده است

لمس بودنت مبارک.

 

میدانم امروز بارها و بارها تولدت را تبریک گفته اند شاید واژه های تبریک آنها را زیباتر بوده اند

 اما  با عشقی را که من به همراه تبریکم روانه قلب مهربانت میکنم قابل قیاس نیست

 روز میلاد تو روز شکفتن غنچه های مهربانیست با تمام وجود دوستت دارم تولدت مبارک . 


تولد تو تولد من است

من تمام طول سال بیدار مانده ام

که مبادا روز تولد تو تمام شود

و من در خواب بمانم

و نتوانم به تو بگویم

تولدمان مبارک !

تمام دیروز رو درگیر خرید  هدیه  و گل و کیک تولد هستم 

دوستت دارم به خاطر همه خوبیهایت  وتحمل من در این سالها  با تمام  بدی ها وکمبود هایم

 پذیرفتی مرا ورهایم نکردی  وبه من امید دادی   


نوشته شده در جمعه 90/11/7ساعت 12:3 عصر توسط همیشه بارانی نظرات ( ) |

 

باز دلتنگـــــــی ها به دلم هجــــــــوم آوردند............چقدر این روز ها این مهمـــــــان ناخواستــــــه ی

 ناخوانـــــــده را میبینــــم.....!! کـــــ م کــــ م دارم با او انـــــس میگیــــرم.......


نوشته شده در شنبه 90/11/1ساعت 11:7 عصر توسط همیشه بارانی نظرات ( ) |

  

گاهی وقتها دستهایم به آرزوهایم نمیرسدند، شاید آرزوهایم بلندند .....

ولی درخت سر سبز وشاداب صبرم میگوید : امیدی هست چون خدایی هست

 


نوشته شده در جمعه 90/10/30ساعت 8:8 عصر توسط همیشه بارانی نظرات ( ) |

>>>>>

رییس یک کارخانه  ، معاون شیرازی خود را احضار و به او می گوید: "روز دوشنبه، حدود ساعت 7

غروب، ستاره دنباله دار هالی دیده خواهد شد. نظر به اینکه چنین پدیده ای هر 78 سال یکبار

تکرار می شود، به همه کارگران ابلاغ کنید که قبل از ساعت 7، با به سر داشتن کلاه ایمنی،

در حیاط کارخانه حضور یابند تا توضیحات لازم داده شود. درصورت بارندگی مشاهده هالی با

 چشم عریان (غیر مسلح) ممکن نیست وبهمین خاطرکارگران را به سالن نهارخوری هدایت

کنید تا از طریق نمایش فیلم با این پدیده شگفت آشنا شوند".

>>>>>

معاون شیرازی خطاب به مدیر تولید آبادانی: "بنا به دستور جناب آقای رییس، ستاره دنباله دار هالو

 روز دوشنبه بالای کارخانه طلوع خواهد کرد. در صورت ریزش باران، کلیه کارگران را با کلاه ایمنی به

سالن نهار خوری ببرید تا فیلم مستندی را درباره این نمایش عجیب که هر 78 سال یکبار در برابر

 چشمان عریان اتفاق می افتد، تماشا کنند".

>>>>>

 مدیر تولید آبادانی خطاب به ناظرلر: "بنا بدرخواست آقای معاون، قرار است یک آدم 78 ساله

هالو با کلاه ایمنی و بدن عریان در نهارخوری کارخانه فیلم مستندی درباره امنیت در روزهای

 بارانی نمایش دهد".


>>>>>

ناظر لر خطاب به سرکارگر ترک: "همه کارگران بایستی روز دوشنبه ساعت 7 لخت و عریان در حیاط

   کارخانه  جمع شوند و به آهنگ بارون بارونه گوش کنن."

 >>>>>

 سرکارگر غضنفر خطاب به کارگران:"آقای رییس روز دوشنبه 78 سالش میشود و قرار است

در حیاط کارخانه و سالن نهار خوری بزن و بکوب راه بیفته و گروه هالو پشمالو برنامه اجرا کنه

.هرکس مایل بود میتونه برهنه بیاد ولی کلاه ایمنی لازمه

 


نوشته شده در جمعه 90/10/23ساعت 12:0 صبح توسط همیشه بارانی نظرات ( ) |

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

Design By : Pichak