ترنم باران
دنبال رد پای کسی که آرامشم را بهم زده بود را گرفتم به خودم رسیدم .
در خود که نگاه میکنم که ببینم خطا کجاست
بعد از قدری تامل وقدری سکوت پی می برم
آنجا که خالی از خداست خطاست.
سلام
نمیدونم خوبه یا نه ؟
که من همه چیز رو اینجا می نویسم فکر می کنم که این بسته به علایق شخصی هر کسی متفاوته
بگذریم حالا نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت ؟
همسر گرامم که این مدت حسابی آشفته بودند به خاطر اینکه اطبائ گفته بودند من باید برم زیر تیغ جراحی
با پیگیری های مکرر تونستند اون نتیجه ای که میخواستند بگیرند با مراجعات مکرر به پزشکان متخصص وحاذق آخرش یک عدد پزشک پیدا
کردند که نظر بده که من الان نیاز به عمل جراحی ندارم
البته گفتند نیاز به عمل داری ولی بهتره که اول با دارو درمانی شروع کنیم اگه نتیجه نداد بریم سراغ اتاق عمل وبیمارستان
پریشب ساعت ده شب ما رو بردند پیش پزشک تمام راه دعا وثنا میخوندند و موقعی که دکتر نظرشون رو دادند از خوشحالی میخواستند
بال در بیارند اون شب اگه من کمی همراهیشون می کردم کم مونده بود همه فامیل رو سور بدهند اون خیلی خوشحاله ولی من نگرانم
که نکنه این عمل باید انجام بشه ولی به تعویق بیفته
خلاصه هر چه حکمت خودش باشه همونه من کاره ای نیستم
البته عملا من اینروزها کمتر کاری میتونم انجام بدهم مثل قبل نمیتونم به کاراهای شخصی برسم
همین پشت سیستم نشستن هم برام خیلی سخته ولی فعلا تنها سرگرمی من همینه
اینروزها بیشتر خوابم تا بیدار
اینروزها سریال عاصی تمام ذهن وفکرم رو مشغول کرده من و آقامون ساعت پخشش حتما باید خونه باشیم و
دو ساعت کامل وقتمون رو می گیره
Design By : Pichak |