ترنم باران
یا باید محترمانه زدواج کرد وبا عشق زیست
و یا عاشقانه ازدواج کرد ومحترمانه زیست
خدای من چه چیزی هایی دارم دور و برم می بینم اینروزا
دوباره سرما خوردگی ولم نمی کنه دوباره رفتم دکتر و آمپول زدم این پنجمین باره که میرم دکتر
یه هفته ای اینترنت خونه مشکل داشت
تازه درگیر کارای خواهرم هستم بله رو داد کلی بهم دلبسته شدند عاشق ومعشوق
کلی ذوق می کنم با هم میبینمشون خیلی بهم میاند
فردا شب هم بله برونه ومهر برونه
هفته دیگه هم عقد
منم سر گرم این کارها
راستی عشق قبل از ازدواج درسته یا عشق بعد از ازدواج
مهربان خدای خوب من
تو چه گسترده وبی صدا می بخشی
وما چه حسابگرانه تسبیح می گوییم .
شنبه 14/8/90
چقدر بده کلی بنویسی و موقع ثبت اینترنت قطع بشه تازه آقاتون هم بگه بسه دیگه پاشو از پای این سیستم
مگه کار وزندگی نداری و ما برای اینکه دل آقامون رو بدست بیاریم بلند شدیم ورفتیم سراغ کار های خونه
و کلی حساب کتاب سرویس همکاران آخه از بخت بد من هیچ کس هیچ سالی مسئولیتش رو نمی پذیره تا حالا چند تا
از همکاران حساب کتاب کردند ولی تا خودم دوباره حساب نکردم راضی نشدم.
بگذریم
امروز یکی از عزیزانم عزیزترین عزیزانم رو از خودم رنجوندم آخه خیلی ماهه ازم ناراحت شد ولی به روی خودش نیاورد
با خواستگار خواهرم تلفنی صحبت کردم چند روز پیش گفتش خواهرتون که فیلتره حتما شما فیلترینگ هستید
امروز برای چهارمین بار تو این یک ماه واندی ( پاییز رو میگم ) رفتم دکتر سینوزیت حاد دارم میگویند منشا این سینوزیت
از آلرژیه
امشب تو داروخانه پسر بچه ای رو دیدم که تعداد زیادی از بروشورهای آرایشی وبهداشتی که تو همه
داروخانه هست برای مطالعه و... ..با خودش برداشت وقایمشون کرد بیچاره یه لبخند دزدکی به من کرد فکر کرد
دزدی کرده
خانم دکتر محله مون که با هم خیلی دوستیم و تقریبا هرشب بهش سر میزنم گفت بیا ناخن مصنوعی هفتاد هزار تومان بذار
ماهی یکبار هم ترمیم داره که میشه ماهی بیست هزار تومان
با خودم خندیدم آخه غیر از پولش ما چه جوری از فیلتر حراست با اون عظمتون رد شیم با اینکار
دختر عموی خوشگل ونازم که سنی هم نداشت (بیست سالش نبود ) ازدواج کرد فقط عقد وبعد از چند ماه طلاق گرفت با مهریه
سیصد هزار تومان که آقای داماد فقط تونست سی میلیون رو بده که اونم گذاشت چند سال دیگه بده
تازه جالبتر اینکه دیشب طلاقش داد و امشب با ماشین گل زده دم آتلیه عکاسی دیده شد.
فردا روز عرفه است ما رو یادتون نره
التماس دعا
یکشنبه 15/8/90
چقدر خوش شانسم اومدم ابروم رو درست کتم چشمم کور شد
دیشب دارو برای سینوزیت خوردم صبح که پا شدم از معده درد نتونستم سر پا بشم برای همین سر کار نرفتم
البته میخواستم برم ولی با یه داد آقامون که اگه بری و بدتر بشی چی نشستم سر جام ولی حالا حالم بهتره
میدونید از چی دلم میسوزه آخه امروز اولین قطره های بارون داره مردم شهرم رو خوشحال می کنه ولی من تو خونه موندم
آخه کلی کار تو مدرسه داشتم برای روز عرفه وعید قربان خیلی عصبانیم
اونم چه بارونی
تازه یه خبر خوشحال کننده تر اینکه زنده رودمون دوباره زنده میشه و از امروز آب روان سیرابش می کنه
خسته ام
امشب هم از اون شبهاست
کاش.......................
چقدر کسلم وخسته
کاش میتونستم راحت بنویسم کاش جایی بود که هر چی تو دلمه میریختم بیرون
امشب از اون شبهاست .
تازه سرما خوردگیم هم هنوزخوب نشده
از مهر تا حالا همش سر ما خورده ام
سینوزیت دارم
مجبورم بیشتر تو خونه باشم این خودش یه عاملیه برای خستگی
چقدر بده که کلی آدم دوروبرت باشه و تو بازم ................
چه شبی بود امشب
چقدر بده که وقتی حوصله ات دیگه طاق شده جایی رو نداشته باشی
نگاهت کافیست تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم تو همیشه دعوتی راس ساعت دلتنگی
امروز سالروز ازدواج حضرت علی (ع) وحضرت زهراست
ازدواج آسمونیشون مبارک
روز خوبیه
ولی دل من چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این هفته خوبی بود یک شب رفتم خواستگاری برای برادر همسرم وفردا شبش هم خواستگار اومد برای خواهرم
ایندفعه خواستگار خواهرم رو پسندیدم هر چند تحصیلاتش کمتر از خواهرمه اون فوق دیپلمه ولی خواهرم فوق لیسانس
ولی از تمام نظرات دیگه بیسته
نظر من اینه که تو این دوره زمونه همه راحت میتونند تحصیلات عالیه داشته باشند با این همه دانشگاه جور واجور حتی
کسانی که تو مدرسه با ده تا تشدیدی قبول میشدند
خواهر من فوق العاده ست از نظر ایمان واخلاق و .........
من عاشق خواهرم هستم وخوشبختی اون آرزوی منه
برای خوشبختی همه جوونها دعا کنید
مراقب خوبیهاتون باشید .
خداوندا قرارم باش .....................................یارم باش
جهان تاریکی محض است .............................. میترسم کنارم باش .
Design By : Pichak |