سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ترنم باران

گل تقدیم شمامهربان خدای خوب من

                       تو چه گسترده وبی صدا می بخشی

                                             وما چه حسابگرانه تسبیح می گوییم .گل تقدیم شما

 شنبه  14/8/90

چقدر بده کلی بنویسی و موقع ثبت اینترنت قطع بشه تازه آقاتون هم بگه بسه دیگه پاشو از پای این سیستم

 مگه کار وزندگی نداری و ما برای اینکه دل آقامون رو بدست بیاریم بلند شدیم ورفتیم سراغ کار های خونه

 و کلی حساب کتاب سرویس همکاران آخه از بخت بد من هیچ کس هیچ سالی  مسئولیتش رو نمی پذیره تا حالا چند تا

از همکاران حساب کتاب کردند ولی تا خودم دوباره حساب نکردم راضی نشدم.

بگذریم قاط زدم

امروز یکی از عزیزانم عزیزترین عزیزانم رو از خودم رنجوندم آخه خیلی ماهه ازم ناراحت شد ولی به روی خودش نیاورد گریه‌آور

با خواستگار خواهرم  تلفنی صحبت کردم چند روز پیش گفتش خواهرتون که فیلتره حتما شما فیلترینگ هستید خیلی خنده‌دار

امروز برای چهارمین بار  تو این یک ماه واندی ( پاییز رو میگم ) رفتم دکتر  سینوزیت حاد دارم میگویند منشا این سینوزیت

از آلرژیه

امشب تو داروخانه پسر بچه ای رو دیدم که تعداد زیادی از بروشورهای آرایشی وبهداشتی که تو همه

 داروخانه هست برای مطالعه  و... ..با خودش برداشت وقایمشون کرد  بیچاره یه لبخند دزدکی به من کرد فکر کرد

 دزدی کرده  

خانم دکتر محله مون که با هم خیلی دوستیم و تقریبا هرشب بهش سر میزنم گفت بیا ناخن مصنوعی هفتاد  هزار تومان بذار

ماهی یکبار هم ترمیم داره که میشه ماهی بیست هزار تومان شوخی

با خودم خندیدم آخه غیر از پولش ما چه جوری از فیلتر حراست با اون عظمتون رد شیم با اینکار

دختر عموی خوشگل ونازم که سنی هم نداشت (بیست سالش نبود ) ازدواج کرد  فقط عقد  وبعد از چند ماه طلاق گرفت  با مهریه

سیصد هزار تومان که آقای داماد فقط تونست سی میلیون رو بده که اونم گذاشت چند سال دیگه بده

تازه جالبتر اینکه  دیشب طلاقش داد و امشب با ماشین گل زده دم آتلیه عکاسی دیده شد.

فردا روز عرفه است  ما رو یادتون نره

                            التماس دعا           مؤدبگل تقدیم شماگل تقدیم شما

یکشنبه 15/8/90

چقدر خوش شانسم اومدم ابروم  رو درست کتم چشمم کور شد

دیشب دارو برای سینوزیت خوردم صبح که پا شدم از معده درد نتونستم سر پا بشم برای همین سر کار نرفتم 

 البته میخواستم برم ولی با یه داد آقامون که اگه بری و بدتر بشی چی نشستم سر جام ولی حالا حالم  بهتره  

میدونید از چی دلم میسوزه آخه امروز اولین قطره های بارون داره مردم شهرم رو خوشحال می کنه ولی من تو خونه موندم

آخه کلی کار تو مدرسه داشتم برای روز عرفه وعید قربان  خیلی عصبانیم

 اونم چه بارونی

تازه یه خبر خوشحال کننده تر اینکه زنده رودمون دوباره زنده میشه و از  امروز آب روان سیرابش می کنه  آفرینگل تقدیم شما


نوشته شده در شنبه 90/8/14ساعت 11:46 عصر توسط همیشه بارانی نظرات ( ) |


Design By : Pichak