سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ترنم باران

+ اینم از بچه های این دوره زمونه که از بدو تولد توی نت میگردند

سلام دوستان گلم الان ساعت 4 بامداداه  ومن هنوز بیدارم 

آخه دخترمون تا صبح بیداره ما هم ساعتمکونم رو با اون تنظیم کردیم 

باید به مهمونا بگیم  از 12 شب به بعد بیان دخترمون رو ببینند چون روزها خواب آلود وخماره 

 شبها بیدار 

خوب افتاده تو. تعطیلات تابستونی وگرنه من باید چکار میکردم 

فکر میکردم با اومدن بچه همه چی حله فکر میکرذدم چقدر دنیا شیرین میشه 

البته شکر می کنم خیلی چیزها تغییر کرده زندگیم رنگ وبوی دیگه گرفته 

الان تو بغلمه وداره به من چشم غره میره میگه ول کن این اینترنت رو به من برس 

خداییش اگه همسرم در کنارم نبود من تنهایی از پسش بر نمی اومدم اون خیلی قتها جور منو می کشه شبها بیداره 

ولی حساس تر شده  اوایلی که بچه اومده بود تو خونه حساس شده بو.ئد که کسی سراغ بچه نیاد دسنت بهش نزنید خلاصه فیلمی داشتیم ما 

سر نامگذاری هم که یه ماجرای دیگه پدر شوهر ومادر شوهر میخواستند هر چی دوست داشتند صدا کنند مثل ز کیه وصدیقه وطاهره وام البنین 

چقدر از دست من ناراحت شدند که گفتم بذاریدذ ما یه بچه که بیشتر نداریم خودمون اسمش رو انتخاب کنیم ناراحت شدند 

بگذریم صحبت زیاده وفرصت من کم 

فسقلی داره نق میزنه 

من مثل تمام مادرای دیگه دوران بارداری نداشتم بیمارستان فرزندم رو ندیدم که از اونها بنویسم   ولی سعی می کنمهر وقت فرصت کردم از فرزندم بنویسم که شده همه دنیای من وهمسرم


نوشته شده در شنبه 91/3/27ساعت 11:59 صبح توسط همیشه بارانی نظرات ( ) |


Design By : Pichak