سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ترنم باران

سلام آقا

سوالی ساده  دارم از حضورت

من ایا زنده ام وقت ظهورت

اگر که آمدی من رفته بودم

اسیر سال وماه وهفته بودم

دعایم کن دوباره جان بگیرم

بیایم در رکاب تو بمیرم

آقا جون خداییش خودت چه حسی داری امشب

مثل حس تمام آدمهای دیگه شب تولدشون

آقا جون رفتم خیابون یه دوری زدم شلوغ بود شربت وشیرینی وبستنی  وجشن وسرور شادی همش به خاطر تو بود

 خودت قبول داری که خاطر تو بود همش

 ولی کاش خیابونها رو کثیف نمی کردند این مردم  بچه ها ریخته بودند تو خیابون 

 رفتم یه جایی که جشن وسرور بود وگفتند از هنرمندان هم دع.ت کرده بودند ما نرفتم داخل میدونی چرا گفتم شب تولدت گناه نکنم

 آخه زن ومرد بهم میخوردند تا میخواستی بری داخل منصرف شدم برگشتم خونه

امسال مثل سالهای دیگه به نظرم حس نکردم تولدت رو ولی تا اومدم خونه دیدم تلویزیون داره سنگ تموم میذاره !!

نمیدونم چرا ازت خجالت میکشم اخه اونی که تو می خواستی من نبودم شرمنده ام من

دلت میخواد الان بین مردم بودی نه

الان دلت میخواد به مردم می گفتی این کارایی که می کنند درسته یا نه !

آقا جون خلاصه می کنم  دل همه مردم ایران زمین رو شاد کن امشب !

عیدتون مبارک


نوشته شده در شنبه 90/4/25ساعت 11:17 عصر توسط همیشه بارانی نظرات ( ) |


Design By : Pichak